صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن
دانلود اپلیکیشن
1 سال قبل
0

معنی واژگان درس «مست و هُشیار»:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

گریبان

یخه، یقه لباس

افسار

عنان

زان

از آن، به این خاطر

افتان و خیزان

تلوتلو خوران

جرم

گناه، بزه

آی

بیا

قاضی

دادرس

رو

برو

سرا

خانه، منزل

شویم

رویم

خمّار

می فروش

خانه خمار

میخانه

دینار

سکه طلا، واحد پول

وارهان

آزاد کن، نجات بده

شرع

راه دین، شریعت

درهم

سکه نقره، درم

از بهرِ

برای

عار

ننگ، رسوایی، بدنامی

آگه

مخفف آگاه

در افتاد

افتاد

می

باده، شراب

زان

از آن، به این خاطر

بیهوده

یاوه، بی فایده، پوچ

حدّ

مجازات شرعی، تازیانه

بی خبر

ناآگاه

راهبر

پیر، مرشد، رهبر

صاحب خبر

دل آگاه، دارنده خبر

زبر

بالا

مکتب

دبستان، آموزشگاه

پیش

نزد

هان

آگاه باش

حقایق

در اینجا حقایق عرفانی

چو

مانند

زر

طلا

حق

خداوند

اوفتد

بیفتد، در اینجا بتابد

باللّه

به خدا سوگند

کز

که از

فلک

چرخ، آسمان

خوب

زیبا

دم

نفس

غریق

غرق شده

بحر

دریا

گمان بردن

گمان کردن

بنیاد

پایه، اصل، شالوده

هستی

وجود

گر

اگر

هوا

هوا و هوس، میل

وصال

رسیدن، رسش

هنر

فضیلت

داروغه

پاسبان و نگهبان، شبگرد

والی

حاکم، فرماندار، استاندار

بی خود شدن

سرگشته شدن، گیج شدن

ذوالجلال

صاحب بزرگی، خداوند بزرگوار

غرامت

تاوان، جبران خسارت مالی و غیر آن

بنیاد هستی تو

بنیاد خود پرستی تو، دل بستگی های تو

راهرو

رهرو، سالک (امروزه در معنای دالان، دهلیز)

محتسب

ماموری که کار وی نظارت بر اجرای احکام دین بود

ادیب

ادب دان، ادب شناس، سخن دان، در اینجا آموزگار و مربّی

افتادت کلاه

در قدیم بدون کلاه و دستار بودن ننگ و بی ادبی به شمار می رفت

کیمیا

ماده‌ای فرضی که به‌وسیلۀ آن می توان هر فلز پَست مانندِ مس را تبدیل به زر کرد، اکسیر

غرق شدن در دریای الهی

به مقام فنای فی الله رسیدن

والی از کجا در خانه خمار نیست

از کجا معلوم که والی خود در میخانه نباشد

 


سایر مباحث این فصل